معنی پویش گر تصویر رایانه اى
حل جدول
اسکنر
الگوگذارى رایانه اى
فرمت
شمایل رایانه اى
آیکُن
چاپگر رایانه اى
پرینتر
خطاى رایانه اى
ارور
یوزر رایانه اى
کاربر
پیوند رایانه اى
لینک
کپى رایانه اى
پرینت
اسکن
خرابکار رایانه اى
هکر
پویش الکترونیکی تصویر برای کپی روی رایانه
اسکن
پرونده رایانه اى
فایل
لغت نامه دهخدا
پویش. [ی َ] (اِ) پوپو. پوپک. هدهد. شانه بسر. مرغ سلیمان. (شعوری ص 266 ج 1). و کلمه مصحف پوپش است. رجوع به پوپش شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
پیکر ساز نگار گر
فرهنگ معین
(یِ) (اِ.) حرکت و فعالیت پی گیر در جستجوی چیزی.
معادل ابجد
1512